لحظه های زندگیمون...

لحظه های زندگیمون...

از روز ازدواجمون به بعد....
لحظه های زندگیمون...

لحظه های زندگیمون...

از روز ازدواجمون به بعد....

عاشقانه بیست و هفتم :داری میری

سلام 

الان داری میری کاش وقت رفتنت بودم 

عاشقانه بیست و ششم:قراره امروز برگردم(س)

بابت همه چیز ممنون سفر خوبی بود

خنده ها و گریه ها..

به خاطر پنجشنبه هم شرمندم شاید خودخواهی کردم ولی همش از روی علاقه ودلتنگی بود

دعا میکنم زودتر سروسامون بگیریم

اما چه خداحافظی بدی داشتیم.........

دوستت دارم

عاشقانه بیست و پنجم: قراره فردا بیای


سلام


اینکه قراره فردا بیای خوشحالم میکنه

انرژی میگیرم از دیدنت


پس تا فردا که ببینمت بدرود.....

راستی دارم تمرینات بدنسازیم رو بیشتر میکنم شاید دوباره با شوک بصری مواجه شی

شکم رفته و سینه اومده جلو!!! دور بازو که نگو دیشب بابام نگام میکنه میگه نکن اینجور با بدنت


دوست داری این شکلی شم



عاشقانه بیست و چهارم: مشکلات

امروز دوشنبه بود بیست و چهارم دیماه نود و یک


حالم خرابه

دوری داره اذیتم میکنه هر چی زور میزنم بیشتر حس میکنم مشکلات دست و پا گیرم میشه...

توکلم به خداست

وقتی عشقم پشتمه خیالم تخته و راحتم...


خدایا نگذار شرمنده شیم


برای دیدن همسرم لحظه شماری میکنم.


عاشقانه بیست و سوم: خوشی های سفرمون و پایان تلخش

سلام

حالم خیلی گرفتس

همه چیز خوب پیش رفت مسافرتمون زیارت همه چیز و همه چیز


شب آخر هنگام برگشتن یک تصادف همه چیزو خراب کرد خدایا چقدر شرمنده شدم

کاش گوش میکردم و یکم دیرتر میرفتم یا اصلا با آژانس میرفتم...


از بابات خجالت میکشم تا آخر عمر